نویسنده: خدیجه الزغیمی
برگردان از عربی به فارسی: یاسین عبدی

اربکان پس از یازده سال دوری از سیاست به عرصه بازگشت!
اربکان پس از گذراندن دوران منع فعالیت سیاسی تحمیلی‌اش دوباره به صحنه‌ی سیاست آمد که این بازگشت دوباره‌اش باعث پدیدارشدن مسائل مختلفی شده است. و چالش‌های فراوانی را پیش‌روی حزب سعادت و حضور دوباره‌ی او و مقامی را که باید به او داده شود را به وجود آورده است. چرا که فعالیت‌های اربکان و نقش سیاسی فعال او باعث پیشگیری از تغییر در حزب سعادت شد، و نیز باعث برگزیده‌شدن نعمان کورتلموش به عنوان رییس حزب پس از رجائی کوتان شده است البته می‌توان گفت حضور دوباره اربکان ضرورت نوگرایی و بازسازی را ایجاب می‌کند. آنچه که اربکان از آن به عنوان تغییرات یاد می‌کند نشأت‌گرفته از اظهارات وی در دوران حبس خانگی‌اش می‌باشد اما تمام شدن (به‌پایان رسیدن) مدت منع فعالیت سیاسی نشان‌دهنده‌ی امکان بازگشت دوباره‌ی وی به عنوان رییس حزب است.
اما به هرحال تغییراتی که در حزب سعادت به وجود آمده نشانگر این است که اربکان حتی در زمان دستگیری و منع فعالیت سیاسی کماکان ریاست حزب رفاه را بر عهده داشت. البته پیش‌تر هم دادگاه ترکیه اربکان از فعالیت سیاسی منع کرده بود من جمله انحلال حزب رفاه و صدور حکم ممنوعیت فعالیت‌ سیاسی اربکان به مدت 5سال در سال 1997م. و به دنبال آن انحلال حزب فضیلت و ممنوعیت مادام العمر فعالیت سیاسی اربکان در سال 2000م. و نیز دستور زندانی کردن اربکان به مدت 3سال به اتمام ریاست حزبی که منحل شده است. که سرانجام حکومت به خاطر وضعیت جسمانی او (دادگاه) حکم به زندانی‌کردن (حبس خانگی) در منزل شخصی خویش داد که مدتی پیش رییس جمهور ترکیه دستور عفو اربکان را صادر کرد.

بازگشت به کجا؟!
عدم شفافیت امکان بازگشت دوباره اربکان به عنوان رییس حزب سعادت بر این حزب سایه گسترانیده است بعضی از اعضای حزب سعادت ترجیح می‌دهند که اربکان را به عنوان رییس افتخاری مجلس شورای حزب انتخاب کنند که این از گفته‌های اربکان در کنفرانس مطبوعاتی که پس از آزادی اربکان در مقر حزب سعادت برگزار شد برمی‌آید. از نظر من (اربکان) تفاوتی میان اینکه من رییس حزب باشم یا عضوی عادی وجود ندارد چون ادعایی به نام سیاست ندارم بلکه تمام تلاش خودم را صرف بندگی خداوند و خدمت به ملتم به‌کار می‌گیرم. علاوه براین برگزیده‌شدن کورتلموش به عنوان رییس حزب با رضایت اعضای حزب بوده که در صدد بودند که فعالیت‌های حزب را بازسازی کنند و برکناری کورتلموش یعنی انکار این رضایت اعضا که قبلا صورت گرفته است که این اقدام بدون شک تأثیری منفی بر حزب سعادت دارد. به خصوص که برخی تحلیل‌گران پیشرفت چشمگیر حزب در انتخابات ملی اخیر را نتیجه‌ی ریاست این سیاست مدار جوان می‌دانند. اما از سوی دیگر برخی خبرگزاری‌های ترکیه از بازگشت اربکان به عنوان رییس حزب یادکرده‌اند و به اظهارات اربکان در کنفرانس مطبوعاتی‌اش استناد کرده‌اند که گفته است وقتی که ممانعت از فعالیت سیاسی من الغا شده به این معنی است که تمامی حقوق سیاسی من به من بازپس داده خواهد شد. برخی عدم حضور رییس کنونی حزب سعادت نعمان کورتلموش را در کنفرانس مطبوعاتی اربکان دلیل بر این ادعا دانسته‌اند و گمان‌هایی را بر وجود اختلاف بین کورتلموش و اربکان زده‌اند به خصوص که هیچ‌گونه توضیحی از طرف حزب یا کورتلموش در این راستا داده نشده است. به هر روی همگان بر این اتفاق‌نظر دارند که کورتلموش بسان اردوغان و اربکان از جایگاه کاریزماتیک برخوردار است.
بازگشت اربکان تمامی تلاش‌های جوانان حزب سعادت برای تغییرات اخیر در حزب را تباه می‌سازد به‌خصوص که اربکان در سخنان اخیرش به چنگ یازیدن به سیاست‌های پیشین تأکید کرده است چنانکه اولین اقدام او پس از برداشتن ممنوعیت فعالیت سیاسی‌اش سفر به کشور ایران بود و اعلام کرد که او در صدد تشکیل هیأتی با ایران با ریاست خودش ـاربکان- است که تمامی کشورهای اسلامی دیگر را در برگیرد و این به این معناست که اربکان در صدد بازسازی هیئت (خلافت) اسلامی است که بیشتر اربکان در زمان ریاستش آن‌را تشکیل داد و رهبری می‌کرده است. علاوه بر این اعلام داشته است که تصمیم دارد راه‌کارهایی را پیشنهاد کند برای نجات ترکیه از پیروی کردن از نظام سرمایه‌داری و امپریالیستی غرب که برگرفته از دستورات طوباوی است که مورد پیروی قرار گرفته‌است. و این از جمله‌ی سیاست‌های پیشین وی بود که منجر به کودتای نظامی سکولارها به علیه وی شد که نهایتاً وی را مجبور به کناره‌گیری از پست نخست‌وزیری کرد. این سخنان نشانگر عدم اعتقاد اربکان به سیاست رسیدن تدریجی به هدف است که حزب عدالت و توسعه آن را در سرلوحه‌ی کار خود قرار داده است. در این راستا فایق بولوت نویسنده و تحلیل‌گر سیاسی ترک می‌گوید که: بازگشت دوباره‌ی اربکان از دو جهت مانعی برای حزب سعادت است: 1- اربکان به مانند گذشته دیگر توان کار سیاسی ندارد، 2- اربکان کماکان سیاست‌های پیشین خود را دنبال می‌کند، که این اقدامات راه را بر جوانان حزب سعادت تنگ می‌کند و دوباره حزب را به سوی تحجر پیش می‌برد. فایق بر این عقیده است که بنیادهای حزب سعادت بر این است که اربکان هم‌چنان در حزب باقی بماند اما رییس حزب نباشد اما اربکان نمی‌خواهد از جایگاه پیشین خود که همان ریاست حزب باشد پایین‌تر کشانده شود. هم‌چنین فایق معتقد است که اربکان در نهایت قانع خواهد شد که تنها به عنوان یک فعال سیاسی مؤثر در حزب و جامعه ایفای نقش کند و به اینکه به عنوان یک اسطوره و رهبر معنوی حزب باقی بماند. فایق بر این باور نیست که بازگشت اربکان سبب بروز اختلاف در حزب سعادت گردد. با وجود نارضایتی رهبران جوان حزب سعادت که باعث بالارفتن میزان آرای مردمی به این حزب در انتخابات ملی گردید، چرا که پرورش حزبی این حزب که رهبران آن‌را به اجرا گذاشته‌اند به آن‌ها این اجازه را نمی‌دهد که اختلافات را به صورت علنی آشکار نمایند مگر هیچ راهی دیگر باقی نمانده باشد. مصطفی اُوزجان نویسنده ترک نظری مخالف فایق را دارد و بر این بارو است که بازگشت اربکان تأثیری منفی بر حزب سعادت دارد و بیان می‌دارد که اربکان در انتخابات سال گذشته با ادبیاتی تند در مورد حزب عدالت و توسعه سخن گفت چنانچه حزب سعادت در انتخابات حزبی و انتخابات مردمی نتایج چشم‌گیری بدست نیاورد و بعد از آن بود که نعمان کورتلموش برای حزب سعادت حاصل شد و تعداد رأی دهندگان حزب بیشتر شد و بازگشت اربکان به صورت چشم‌گیری به نتیجه‌ی انتخابات حزب سعادت ضرر داشت و حالت حزب سعادت را از صورت حزب بودن به یک مؤسسه فرهنگی تغییر داد. اورخان محمدعلی نویسنده و تحلیل‌گر ترک اشاره دارد که نشانه‌هایی را که از اینکه اربکان ریاست هیئت مشاوره حزب را به دست بگیرد وجود دارد. اورخان با کسانی که بر این اعتقادند که این منصب –هیئت مشاوره- را کم می‌شمارند معتقد نیست چون این هیئت در حال حاضر توسط رییس این حزب نعمان کورتلموش اداره می‌شود. این به این معنی است که میان کورتلموش و اربکان چالش‌هایی به وجود می‌آید اگر اربکان ریاست این هیأت را بر عهده گیرد به‌خصوص که سرشت اربکان به گونه‌ای است که ریاست بر تمام امور حزب را می‌خواهد و کسی را با خود در ریاست حزب شریک نمی‌داند. و این یکی از دلایل جدایی طیب اردوغان و عبدالله گل از اربکان بود چنانکه هنگامی که کورتلموش به عنوان معاون برگزیده شد اختلافات میان این دو پدید آمد که باعث کناره‌گیری کورتلموش از منصب خود گردید.

حزب سعادت و آمادگی جهت تغییر
اورخان بر این باور است که هیچ امیدی برای موفقیت در آینده‌ی نزدیک برای حزب سعادت وجود ندارد چه با وجود اربکان و چه بدون اربکان، چرا که افکار عمومی ترکیه بر این باور است که حزب سعادت با ارتش در تضاد است و این خود باعث بروز مشکلاتی است چون حزب سعادت تلاش دارد که حکومت اسلامی را برقرار کند چنانکه اربکان (اورخان می‌گوید) شخصی خیال‌پرداز دارد که واقعیت ترکیه را مدنظر ندارد و به همین دلیل کشور را به سوی کشتارگاه‌هایی می‌برد که بازگشتی برای آن وجود ندارد و این را گروه‌ها و احزاب و افکار عمومی ترکیه نمی‌خواهند و اموری مانند دموکراسی، رفاه اقتصادی را می‌خواهند که حزب عدالت در تحقق بخشیدن به این اهداف و امور است. اورخان برخی از راهکارهایی را که حزب سعادت باید به آن‌ها چنگ یازد را پیشنهاد می‌کند تا افکار عمومی را به سوی خود جلب کند. او (اورخان) معتقد است که گام‌های نوگرایی و تغییر به سمت پیشرفت در درون حزب را از پیشرفت بازمی‌دارد. اورخان تأکید می‌کند که برای حزب وجود برنامه‌هایی واضح و جامع و آشکار لازم است چرا که حزب سعادت تاکنون این‌گونه برنامه‌هایی نداشته است و این در انتخابات مردمی اخیر محرز شد چنانچه اعضای حزب سعادت بر انتخابات حزب عدالت و توسعه به جای ارائه برنامه‌های واضح برای رأی‌دهندگان اتفاق نظر پیداکردند. اورخان بر این نکته ضروری دارد که حزب سعادت سعی در دست‌یابی به شایستگی‌ها در سطح بالا را دارد چرا که اغلب اعضای آن متدینینی هستند که در سطح متوسط جامعه برخلاف حزب عدالت و توسعه.
اورخان این را نتیجه‌ی این می‌داند که حزب سعادت برای اعضایش تدین (مسلمان بودن) را شرط می‌داند به همین خاطر از نعمت استفاده از توانایی‌های کسانی که مسلمان نیستند بی‌بهره است و به همین دلیل این حزب نیازمند این است که افق دیدگاه‌هایش را توسعه بخشد و این دیوارها و موانع و ... که برای خود ساخته را از بین ببرد. اورخان بیان می‌دارد که پیشرفت حزب سعادت مرهون تغییر آن به یک مؤسسه فرهنگی است. طوران قشلاکجی سردبیر سایت تایم‌ترک معتقد است که انتصاب اربکان به عنوان مشاور حزب بسیار عالی است اما بازگشتش به عرصه‌ی سیاست به نفع حزب سعادت نیست چرا که سخنان او برای نسل جدید قابل تحمل نیست. طوران تأکید دارد که اختلافات و درگیری‌ها به صورت بالفعل پیش از انتخابات ملی به وجودآمده است و پس از بازگشت اربکان شدت یافته‌ و تاکنون در حزب هم‌چنان به قوت خود باقی است. و باعث ایجاد انجمن‌های الکترونیکی خاص جوان که حزب را به دو قسم تقسیم کرده است. 1- طرفداران اربکان و 2- طرفداران کورتلموش. بیشتر جوانان خواستار تغییر موضع اربکان و برخی از سیاست‌های حزب سعادت شده‌اند اما اربکان اعلام کرده است که مبانی و سیاست‌هایش را هرگز تغییر نمی‌دهد.

گمانه‌زنی‌هایی پیرامون جانشینی
فاتح بن اربکان عضو کمیته مرکزی حزب سعادت در کنفرانس مطبوعاتی در کنار پدرش حضور یافت البته این کنفرانس بدون حضور کورتلموش برگزار گشته‌بود. در این کنفرانس اربکان به سؤالات مربوط به اختلافات به وجود آمده درباره‌ی رهبری تاریخی حزب سعادت پاسخ گفت این سخنان بر تعدادی از فرزندان این رهبری تأثیر گذاشت به طوری که حتی مقامات مهم داخل حزب را به دست گرفتند این در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران در باره این بود که اربکان هر آنچه را که می‌خواهد به منظور جانشینی فرزندش است.
از نظر فایق: آنچه که مربوط به گمانه‌زنی‌ها در مورد وراثتی شدن رهبری حزب سعادت دیده می‌شود این است که بعید به نظر نمی‌رسد که اربکان فرزندش را جانشین خود انتخاب نماید. (فایق) معتقد است که این سناریو اگر به وقوع بپیوندد محکوم به شکست است چون صحنه‌ی سیاست ترکیه پیشرفت کرده و این گونه اقدامات به خمولی گراییده است. در حزب ملی جمهوری این اتفاق –جانشینی- چندین مرتبه روی داد و سردمداران و رؤسا و نزدیکان و اقوام خود را به جانشینی انتخاب نمودند که نتیجه‌ای جز شکست در پی نداشت و موفقیتی ملی هم کسب ننمودند. اورخان برای فاتح رهبری حزب سعادت را پیش‌بینی نمی‌کند چرا که او –فاتح- بویی از شخصیت رهبری نبرده است و توانایی اداره حزب را ندارد و سطح فرهنگی بالایی را هم ندارد و نیز آگاهی کافی جهت تصدی این منصب را ندارد بلکه تنها امتیاز وی این است که پسر اربکان است. طوران این کشمکش وراثتی را این‌گونه تفسیر می‌کند که اربکان خود را یگانه رهبر حزب سعادت می‌داند و می‌خواهد که فرزندش را جانشین کورتلموش کند هم‌چنین طوران می‌افزاید که اربکان تاکنون اجازه داده است که کورتلموش هم‌چنین رییس حزب باشد و به او آزادی عمل کاملی داده است و باز طوران می‌افزاید که اربکان به برخی از دوستان و نزدیکان خود خصوصاً پسر و دخترش مقاماتی در حزب عطا کرده است و اکنون اینان سرپرستی بسیاری از امور حزب را بدست گرفته‌اند. در مقابل کسانی که طرفدار اربکان هم هستند از این دیدگاه وراثتی‌شدن رهبری ناراضی‌اند و گفته‌اند که اگر پسر اربکان ریاست حزب سعادت را به دست گیرد اینان حزب را ترک خواهند گفت.

چه کسی مشکل را حل خواهد کرد؟
بازگشت دوباره اربکان به صحنه‌ی سیاست –بدون در نظر گرفتن مقام پیشین او در حزب سعادت- راه را برای بروز اختلافات فراوانی در مورد تأثیرات این بازگشت به وجود آورد است. در آنچه که مربوط به حزب حاکم عدالت و توسعه است دیده می‌شود که بازگشت اربکان حزب سعادت را نیرومندتر خواهد کرد و این به این معنی است که رقابتی شدید میان حزب حاکم عدالت و توسعه و حزب سعادت بر سر ملی بودن حزب عدالت و توسعه در کشور ترکیه به وجود آورده است. این در حالی است که دیگران عکس این قضیه را پیش‌بینی می‌کنند. چنانچه نخبگان در گفتمان تقلیدی «تأییدی» طوباوی ملی جورش که به مانند اربکان عمل کرد با او مخالفت کردند و هم‌چنین حملات پی‌درپی به حزب عدالت –که بسیار غیرمصنوعی است- دیده می‌شود. فایق اشاره می‌کند که عفو اربکان توسط حزب عدالت و توسعه مسیر گردی به خصوص با تلاش‌های عبدالله گل ریاست جمهوری. او (فایق) هم چنین بیان می‌دارد که صلاح کار حزب حاکم (عدالت و توسعه) بر این که اربکان به همان مبانی پیشین –العتیق البالی- و شعارهایش بازگرداند. هم‌چنین فایق بر این نظر است که عفو اربکان کار بسیار زیبایی بود که از سوی رهبران عدالت و توسعه صورت گرفت که نشان از شعور بالای سیاسی ایشان است. و در آنچه مربوط به نیروهای نظامی و سکولار می‌باشد بیان می‌دارد که گمان‌هایی مبنی بر دست‌داشتن سکولارها برای رفع حبس خانگی اربکان وجود داشته است مخصوصاً اینکه دادگاه صادرکنند ه حکم حبس اربکان از جمله‌ی دادگاه سکولار ترکیه بوده است. چون بازگشت اربکان به ذات خودش در میدان سیاست تهدیدی برای حزب حاکم عدالت و توسعه است که این به نفع حزب سکولار اصلی می‌باشد. حزب ملی جمهوری‌خواه و حزب حرکت ملی با کمک ارتش. چنانچه این دو حزب قصد اتحاد با همدیگر را دارند تا بتواند حزب عدالت را شکست بدهند که این کار سبب پیش‌آمدن ضرر بر حزب عدالت و توسعه در استان‌های تحت‌سلطه‌ی خود می‌باشد
اورخان می‌گوید که سکولارها امید فراوانی به پدیدآمدن درگیری شدید میان احزاب سعادت و عدالت را دارند و اشاره دارد بر این که اینان ـسکولارها- به این مسأله در رسانه‌های گروهی هم اعتراف (اذعان) کرده‌اند و از حضور حزب سعادت در انتخابات اخیر اظهار خرسندی کرده‌اند. علی‌رغم همه‌ی‌ اینها اورخان می‌گوید سکولارها نقشی در آزادی اربکان نداشته‌اند هم‌چنین او معتقد است که بازگشت اربکان به نفع سکولارها است زیرا که هر پیشرفت حزب سعادت به ضرر حزب حاکم عدالت و توسعه است. به هر مقدار که حزب سعادت رأی بدست آورد، به همان مقدار از آزادی حزب حاکم عدالت و توسعه کاسته می‌شود. اورخان معتقد است که در نهایت هر پیشرفت حزب سعادت که باعث لطمه به حزب عدالت گردد در واقع به منزله‌ی شکست خواهد بود و تأثیری در پیروزی عدالت و توسعه ندارد. طوران و اورخان بر این نکته اتفاق نظر دارند که سکولارها می‌خواهند خطر اربکان را دفع کند همان گونه او را محبوس ـحبس خانگی- کردند چون برای دفع خطر اربکان دلایل گوناگونی دارند و می‌خواهند اربکان را به جان عدالت و توسعه بیندازند آنها می‌پندارند که درگیری حزب سعادت با حزب حاکم عدالت و توسعه در نزد افکار عمومی ضررش بیشتر از درگیری احزاب سکولار با حزب حاکم عدالت و توسعه است.